سفر به جزیره زیبای کیش در اوج گرما و تابستان
- تحریریه تریپ پلاس
- 1402/3/20
با اوج گرفتن کرونا امکان سفر به کشورهای خارجی با بودجه قبلی تقریباً غیرممکن شد، بنابراین ما تصمیم گرفتیم که به شهر کیش سفر کنیم. هرچند کیش هم دردسرهای خود را داشت اما رفتن به هتل داریوش این سفر را برای ما جذاب کرد. در اولین اقدام وارد سایت این هتل شده و برای تاریخ مورد نظر خود بلیط رزرو کردیم. در شب اول، هتل برای تاریخ مورد نظر ما جا داشت ولی به طرز عجیبی هواپیما با ظرفیت خالی پیدا نکردیم. خلاصه با مراجعه به چند آژانس مسافرتی که پیشنهادهای گزافی داشتند، داشتیم ناامید میشدیم که سرانجام پس از تماس با شرکت هواپیمایی زاگروس توانستیم یک پیکیج با قیمتی پایینتر نسبت به سایر آژانسها پیدا کنیم.
پس از برنامه ریزی و آماده شدن برای سفر، تازه یادمان افتاد که در اوج گرما و فصل تابستان هستیم و هر بار فکر کردن به این موضوع تمام وجودم را گرم و پر از ترس میکرد. به هر حال اتفاقی بود که افتاده بود! بالاخره روز موعود فرا رسید و ما برای سفر آماده شدیم. پرواز ما ساعت 7 صبح بود که شب قبل پیامک تاخیر آن ارسال شده بود، ولی متاسفانه ما متوجه آن پیامک نشدیم و روز بعد در ساعت 5 به سمت فرودگاه حرکت کردیم. قبل از پرواز شور و هیجان خاصی داشتیم، به هرحال با گذشت زمان و انتظار کم کم هیجان سالن انتظار به پایان رسید و کم کم با یک ساعت تاخیر دچار کلافگی شده بودیم. پس از این که سوار هواپیما شدیم، با صبحانه مختصری از ما پذیرایی شد. ظاهرا مه صبحگاهی غلیظی در جزیره وجود داشت که مانع پرواز به موقع شده بود. کم کم به آرامی به جزیره زیبای کیش رسیدیم.
به محض پیاده شده از هواپیما، وارد مه غلیظی شدیم و این مه آنقدر زیاد بود که نمیتوانستیم چند متر جلوتر را ببینیم. شیشههای عینک را بخار گرفته بود و ما تجربهای از مه گرم نداشتیم به خاطر همین تجربه جدید و عجیبی بود. همین مه از تابش مستقیم خورشید جلوگیری کرده و هوا با وجود گرم بودن قابل تحمل بود.
در ادامه که از فرودگاه خارج شدیم، یک ون از سمت هتل منتظرمان بود تا ما را به سمت هتل ببرد. حدود ساعت 11 به هتل رسیدیم و تحویل اتاقها ساعت 15 بود. در این مدت فهمیدیم که میتوانیم از استخر هتل استفاده کنیم و چون از قبل وسایل شنا را دم دست قرار داده بودیم، به استخر رو باز هتل رفتیم. استخر هتل بسیار زیبا و در مجاورت دریا با محوطه بسیار عالی قرار داشت. متاسفانه به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد نتوانستیم خانوادگی وارد دریا و استخر شویم و لذت همراهی خانواده را از دست دادیم. ای کاش که حقی برای استفاده آزادانه خانوادهها از دریا و استخر فراهم شود تا مجبور نباشیم برای در کنار هم بودن حجم زیادی ارز را از کشور خارج کنیم.
به هر حال با گذشتن از گیتهای امنیتی خانمهای اکیپ توانستند وارد استخر روباز بانوان شوند. استخرها بسیار تمیز و حس آرامش به مسافر خسته تزریق میکرد. قرار گذاشته بودیم که پس از گذشت یک ساعت برای صرف ناهار حاضر شویم. از استخر بیرون آماده و پس از ملاقات یکدیگر یک تاکسی گرفتیم و از درب هتل به سمت مرکز خرید مرجان حرکت کردیم. در فودکورت آنجا نهار خوردیم. به احتمال زیاد این فودکورتها به تازگی در مراکز خرید کیش ساخته شدهاند و تا حدی مشکل غذا خوردن در کیش را حل کردهاند. ولی با این حال هنوز هم برنامه ریزی برای غذا خوردن در کیش مناسب نیست و کیفیت غذاها با قیمتهایی که دارند، هم خوانی ندارد.
بعد خوردن غذا کمی پاساژ گردی کردیم و در نهایت به هتل برگشتیم. وقت تحویل هتل بود. اتاق ما رو به باغ بود. اتاقی دلباز و بزرگ با طراحی بسیار زیبا! همه چیز اتاق از دکمههای لمسی باز و بسته کردن پرده گرفته تا شیرآلات حمام در فواصل مختلفی نصب شده بود. اتاق دارای جکوزی بود که بسیار مورد توجه ما قرار گرفت. هر اتاق دارای بالکن باریکی بود که یک صندلی یک طرفه در امتداد آن قرار داشت. به نظرم اگر تعداد صندلیها بیشتر بود، بهتر بود. مینی بار هتل هم مفید و قیمتهای منصفانهای داشت.
پس از کمی استراحت و صرف چای، مهماندار هتل یک سینی شامل انواع شیرینی برایمان آورد و گفت که برای خوش آمدگویی است. بنابراین مجدداً شروع به صرف چای و شیرینی کردیم. نزدیک غروب آماده شدیم و گشتی در لابی هتل زدیم. پیانیست آهنهای ملایم و عاشقانه مینواخت که حال و هوای ما را عوض میکرد. لابی هتل بسیار تمیز و شیک بود. پس از گرفتن چند عکس وارد محوطه هتل شدیم که باغی زیبا و بسیار دل انگیز بود. سرستونهای هخامنشی و مجسمههایی که بسیار هنرمندانه تراش خورده بودند و نورپردازی که شکوه و زیبایی انها را صد چندان کرده بود. در این سکوت و زیبایی غرق در آرامش شده بودیم. از حق نباید گذشت ولی طراحی و اجرای این هتل بسیار زیبا و دلنشین است.
پس از گشت و گذار در محوطه، از لابی هتل تاکسی گرفته و به سمت بولینگ مریم حرکت کردیم. این بولینگ یک مجموعه تفریحی در نزدیکی اسکله است و شامل سالن بولینگ، دو فست فود و یک شهربازی مختصر میشود. بعد از بازی به سمت ساحل رفتیم و کمی آب تنی کردیم. مدت نسبتا زیادی در آب بودیم و در نهایت با خستگی زیاد از دریا خارج شدیم. متاسفانه به اسکه رسیدگی چندانی نشده بود و زنگ زدگی شدیدی داشت.
در مسیر برگشت، در کنار کشتی تفریحی یک رستوران کوچک قرار داشت که غذای باکیفیتی ارائه میداد. قیمت غذاها نیز بسیار منصفانه بود. شام را آنجا خوردیم و در نهایت با گرفتن تاکسی به سمت هتل حرکت کردیم.
روز دوم ما آغاز شد! ابتدا برای صرف صبحانه به رستوران هتل رفتیم. صبحانه بسیار مفصل و شامل غذاهای گرم و سرد بود. علاوه بر این تنوع غذاها بسیار زیاد بود و مرتباً شارژ میشد. نکته جالب توجه آب پرتغال و آب هویج طبیعی بود که سرو میشد و میز صبحانه را بسیار زیبا دل انگیز کرده بود. متاسفانه بسیاری از افراد غذا را برمیداشتند و دست نخورده باقی میماند! و این سوال برای من پیش آمد که چرا چیزی که قرار نیست میل کنند برمیدارند و مواد غذایی را حیف و میل میکنند؟
بعد پایان صبحانه تصمیم گرفتیم عکاسی کنیم. البته این قرار از قبل هماهنگ شده بود و با توجه به مطالبی که در اینترنت خوانده بودیم، چندان مایل به گرفتن عکس نبودیم. خلاصه برای عکاسی حاضر شدیم و خانم عکاس از آنجایی که آدم شناس خوبی بود، موضوع را فهمید و عکاسی را به سرعت با سرعت زیادی و با چند شات به پایان رساند. نتیجه عکاسی بسیار زیبا و حرفهای بود و دلمان نمیآمد از هیچ عکسی صرف نظر کنیم. قیمت عکاسی هم با توجه به نتیجه بسیار منصفانه بود.
بعد از پایان عکاسی، به قسمت گردشگری رفتیم و با تحقیقاتی که از قبل کرده بودیم تصمیم به استفاده از شاتل پاراسل و پارک آبی اوشن که از تفریحات آبی کیش هستند، گرفتیم. هتل برای این تفریحات تخفیف نسبتاً خوبی در نظر گرفته بود. پس از تهیه بلیط به سمت کلوپ تفریحی رفتیم. کلوپ تفریحی بسیار شلوغ بود! همهمهای برپا بود تا این که نوبت به ما رسید. پس از پوشیدن جلیقه نجات سوار شاتل شدیم، که عملاً خودمان باید خودمان را نگه میداشتیم. پس از اولین حرکت سر خورده و کاملاً خیس شدیم. جیغ و فریاد همگی شنیده میشد! هیجان به قدری بالا بود که حسابی کیف کردیم. وقتی به ساحل برگشتیم چنان هیجان زده بودیم که خودمان را به دست امواج ساحل سپرده و کمی در ساحل استراحت کردیم.
در نهایت چند فیلم و عکسی که توسط عکاس کلوپ گرفت شده بود را خریداری کرده و به ناچار به هتل برگشتیم. پس از تعویض لباسهای خیس و صرف کمی خوراکی و تنقلات، تصمیم گرفتیم به پلاژ برویم. از گیتهای امنیتی عبور کرده و بالاخره بعد از کلی معطلی نسیم زیبای دریا را در شرایطی نرمال احساس کردیم. آبی دریا، صدای آرامش بخش امواج، ماسههای داغ ساحل همگی بینظیر و شگفت انگیز بود و آرامش خاصی القا میکرد. اصلا حاضر به ترک آنجا نبودیم اما متاسفانه زمان در گذر بود و فرصت کوتاه! بالاخره مجبور به برگشت به سمت هتل بودیم. به هتل برگشته و پس از کمی استراحت به سمت محوطه باغ پشتی هتل رفتیم.
خورشید در حال غروب بود و منظره زیبایی را به تصویر کشیده بود. دوست داشتیم تا ابد در این زمان و مکان بمانیم. پس از عبور از باغ به سمت محل کرایه موتور در ساحل مرجان رفتیم و برای مدت 1 ساعت یک موتور کرایه کردیم. این ساحل از زیبایی خاصی برخوردار است و خط ساحلی و وزش نسیم خنک با بوی دریا، این زیبایی را دوچندان میکند.
پس از برگشت از ساحل، برای صرف شام به سمت فودکورت مرجان رفتیم. غذا واقعا کیفیت خوبی داشت و قیمتها نسبت به کیش مناسب بود. بعد از صرف شام و پیاد روی، به هتل برگشتیم و کمی با جکوزی هتل سرگرم شدیم تا وقت خواب فرا رسید.
صبح روز سوم، صبحانهای که کاملاً متنوع و متفاوت از روز قبل بود را میل کرده و به سمت مراکز خرید رفتیم. اول از همه از مرکز خرید دامون دیدن کردیم. اجناس کاملاً باکیفیت و اصل بودند. با این حال قیمتها بسیار بالا بود و ما خرید را با خرید چند بسته نسکافه، آن هم جهت سوغات به پایان رساندیم. سپس به سمت مرکز خرید تجاری کیس رفتیم. قیمتها بسیار بالاتر از تهران و اجناس کاملاً درهم و برهم بود. بعد از گشت زنی در این مرکز خرید به سمت مرکز خرید زیتون رفتیم. این مرکز خرید از مراکز کوچک و قدیمی جزیره کیش است و بالاخره توانستیم چند قلم جنس با قیمتی مناسب خریداری کنیم. در نهایت سری به مرکز خرید پانیذ زده و بالاخره خرید و بازارگردی را به پایان رساندیم.
پس از گشت و گذار در بازار به سمت هتل برگشتیم و بعد از کمی استراحت به سمت اوشن پارک حرکت کردیم. این پارک آبی بسیار زیبا و مدرن بود و گفتهها حاکی از آن بود که یکی از طراحان دیزنی لند تم این پارک را طراحی کرده است. با چند بازی ساده اکتفا کرده و بیشتر از آرامش و فضاهای خلوت بهره بردیم. در کل همه چی خوب و ارزش استفاده را داشت.
جمعه روز آخر سفر ما بود. با این که دوست نداشتیم اما از روی مجبوری چمدانمان را بستیم و بعد از صرف صبحانه، دورهای آخر را در هتل زده و پس از تحویل اتاق به سمت فرودگاه حرکت کردیم. ساعت برگشت، 2 بعدازظهر بود. پرواز به موقع انجام شد. در هواپیما پذیرایی عصرانه صورت گرفت و در نهایت به خانه برگشیم. این سفر کیش یکی از خاطره انگیزترین سفرهای ما شد و تجربهای شد که دوست داریم باز هم برای سفر به کیش برویم.
در پایان این که سفر کیش یکی از هیجان انگیزترین سفرهایی هست که با قیمتهای فعلی که توان سفر به خارج از کشور بسیار کم است، میشود به آن فکر کرد. به نظر من بازدید از این جزیره زیبا ارزش چندبار رفتن و تجربه کردن را دارد.
دیدگاه ها