سفرنامه به کیش با زمان خیلی محدود
- تحریریه تریپ پلاس
- 1402/3/30
قبل از سفر توصیه میکنم حتما ساعت کاری هر مجموعه تفریحی رو بررسی کنید. من خودم چون این تجربه داشتم و میدونم چقدر بده که آدم برای سفر یک شهری بره و نتونه از امکانات تفریحی اونجا استفاده کنه! من چون قرار بود یک سفر خیلی محدود به کیش داشته باشم، میدونستم که باید حتما اولویتبندی رو برای خودم انجام بدم. برای همین هم اول تفریحات آبی رو در نظر گفتم و بعد از اون، به سراغ تفریحات خشکی رفتم. لیست هر کدوم رو به صورت مجزا برای خودم نوشته بودم تا بدون وقت تلف کردن بتونم به سراغ هر کدوم برم!
توصیه میکنم پارک آبی کیش رو حتما در روز اول امتحان کنید. چون پارک آبی جوری هست که هر روز در اختیار شما قرار نمیگیره. یک روز معمولا برای خانمها خواهد بود و روز بعد به آقایون اختصاص داره. من هم چون وقت خیلی محدودی داشتم، همون روز اول از این امکانات استفاده کردم. من بلافاصله بعد از پرواز خودمو به هتل رسوندم و از اونجا با مینیبوسهای مخصوص به پارک آبی رفتم.
قبل از ورود باید حتما گوشی خودتون رو تحویل بدین. همچنین باید از زیر یکسری دستگاههای مخصوص عبور کنید تا بررسی کنن که وسیله خاصی با خودتون به داخل پارک نبرید! به ما یک دست بند هوشمند دادند که میشد باهاش خیلی کارا انجام داد. مثلا من برای ناهار اونروز مجبور شدم از حساب همین دستبند استفاده کنم. قبل از ورود حتما شما رو چک میکنند که هیچ خوراکی با خودتون به داخل پارک نیارین. همچنین اجازه ورود دوربین رو هم نخواهید داشت!
اونجا افرادی بودند که مردم رو برای هر سرسره داخل یک صف منظم قرار میدادند. من تصمیم داشتم تا از آسانترین سرسره به سختترین سرسره برسم. خیلی سرسرههای هیچان انگیزی بودند و واقعا آدرنالین مغز رو بالا میبردند! من بیشتر اون سرسرههایی رو دوست داشتم که چند نفری سوار یک تیوب میشدیم. اون تک نفری ها زیاد به آدم خوش نمیگذشت. ولی اونایی که چند نفر سوار تیوب میشدند، چون هیجان رو با هم تجربه میکردیم، خیلی لذت بخشتر بودند!
من خیلی دوست داشتم سقوط آزاد رو هم تجربه کنم. موقعی که اونجا منتظر بودم که سقوط رو تجربه کنم، خیلی استرس داشتم. اصلا نمیدونستم کی قراره زیر پام خالی بشه و همین باعث میشد استرستم بیشتر بشه. همین انتظار خودش باعث استرس میشد و البته استرسی که همراه با لذت بود.
متاسفانه رستورانی که داخل پارک بود اصلا تعریفی نداشت. خیلی بینظم بود و خیلی از غذاهایی که قبلا سرو شده بودند رو از روی میزها جمع نکرده بودند! کیفیت خود غذا هم زیاد جالب نبود و به نسبت قیمت بالایی که داشت، اصلا نمیارزید. ولی خب ما که مجبور بودیم از همونا استفاده کنیم چون اونجا آدم با اون همه فعالیتی که میکنه، حسابی گرسنه میشه و نمیشه خوراکی هم با خودت ببری.
بعد از پارک آبی، حسابی خسته شده بودم و داخل هتل استراحت کردم. حدود ساعت 7 شب بود که از هتل بیرون رفتیم و پیاده به سمت پاساژهای جزیره کیش راه افتادم. پاساژهای خیلی خوبی داشتند اما قیمتهاشون هم به همون اندازه بالا بودند! البته خداروشکر اونجا شام خیلی با کیفیتی داشتند و قیمتشون هم تفاوت چندانی با پایتخت نداشت.
روز دوم
این روز رو تصمیم داشتیم تا به پلاژ مراجعه کنیم. اونجا هم ما رو بازرسی میکردند اما خب نسبت به پارک آبی اونقدر سخت گیری رو نداشتند. ما که خوراکی از قبلش تهیه نکرده بودیم و مجبور شدیم تا از بوفههای همونجا چیزی خریداری کنیم. ولی خب اونجا غذاهای خیلی خوشمزهای داشتند. چون هوا خیلی گرم بود، من تصمیم گرفتم به همون ماست و خیار کفایت کنم. خیلی توی اون هوا بهم چسبید و قشنگ حس سرد شدن بهم دست میداد. بعد از اینکه از اون ساحل زیبا لذت بردم، به سمت هتل برگشتم تا بتونم استراحت کنم.
روز سوم و آخر
من این روز رو یک دوچرخه کرایه کردم تا بتونم از دوچرخه سواری لذت ببرم. نمیدونید کنار ساحل چقدر لذت بخشه! من چون قرار بود شهر به پروازم برسم، موتور برقی کرایه نکردم و به همون دوچرخه بسنده کردم. قیمتش هم خیلی به صرفه بود و من اگه از قبل با هزینهاش آشنا بودم، حتما همین دوچرخه برای تردد خودم انتخاب میکردم. بعد از دوچرخه سواری هم به سمت فرودگاه رفتم تا به پروازم برسم. این سفر با اینکه وقت کافی نداشتم، اما خیلی بهم خوش گذشت.
دیدگاه ها