اولین سفر خارجی ما بعد کرونا به دبی
- تحریریه تریپ پلاس
- 1402/4/17
من قرار بود به همراه مادر عزیزم یک تور 5 روز به دبی داشته باشیم. اما خب قبلش یکسری اطلاعات راجی این شهر جمعآوری کردم تا بتونم یک سفر بهتر داشته باشم. حتی هزینه سفر رو هم برآورد کرده بودم تا بودجمون برای این سفر کافی باشه. توی نت که می گشتم، اطلاعات زیادی راجب این شهر پیدا کردم و تا حدودی بهترین مکان های دیدنی رو پیدا کردم. خلاصه که اطلاعاتم رو اونقدری بالا بردم که حتی خود مردم دبی هم شاید اونقدر اطلاعات راجب شهرشون نمیداشتند.
من چون قبلا یکبار به جزیره کیش هم سفر کرده بودم، می دونستم که بعضی از تفریحات این دو شهر مشابه هست. برای همین هم تصمیم گرفتم تا تفریحات مشترکشون رو حذف کنم. چون بعدا هم می تونستم داخل خود کیش با هزینه خیلی کمتر، از این تفریحات استفاده کنم. برای مثال، داخل کیش هم میتونستم از وسایل غواصی استفاده کنم. خب طبیعتا قیمت دبی از کیش بالاتر بود. برای همین هم اونجا به دنبال تفریحات دیگهای بودم.
بعد هم برای خودم تفریحات رو دسته بندی کردم. من چون بودجه محدودی داشتم، بهترین تفریحات را در اولویت قرار دادم تا همونها رو استفاده کنم. البته وقتمون هم اونقدری نبود که بشه همه تفریحات رو داخلش جا کرد. مثلا من تصمیم گرفتم دیدن از موزه آینده رو در برنامه خودم قرار بدم. چون واقعا چنین چیزی رو نمیشد داخل ایران تجربه کرد. همچنین، آکواریوم دبی مال رو هم توی برنامه خودم قرار داده بودم. البته اینو هم بگم من آکواریومهای زیادی رو دیده بودم، اما میدونستم آکواریوم دبی مال نسبت به اونا خیلی بزرگتر و مجهزتره!
بعد از اینا، داخل برنامه خودم برج خلیفه رو هم قرار دادم. این برج رو هم نمیتونستم داخل هیچ کشور دیگهای پیدا کنم. خلاصه خیلی از تفریحات مد نظرمو پیدا کردم و طق برنامهای که داشتم، هر روز رو به یک یا چندتا از اونها اختصاص دادم. قبل از سفر هم هتل مد نظرمو پیدا کردم. البته پیدا کردن هتل هم خیلی وقتمو گرفت چون هر هتلی رو دوست نداشتم. به علاوه اینکه دوست داشتم هتل محل اقامتم نزدیک یک ایستگاه مترو باشه تا بتونم راحتتر به مکانهای مختلف شهر دسترسی داشته باشم.
یکی از کارهای دیگهای که انجام دادم، این بود که از قبل، بلیط تمام تفریحاتم رو تهیه کرده بودم. چون میدونستم هزینه اونا داخل ایران با ریال هم قابل پرداخته، همینجا کارهاشون رو اوکی کردم. به علاوه، رستورانهایی که قرار بود داخلشون ناهار یا شام رو سرو کنم، از قبل رزرو کرده بودم. خلاصه که یک برنامه خیلی دقیق برای خودم پیاده سازی کرده بودم تا بعدا به مشکلی بر نخورم. از همه بلیطها هم پرینت گفته بودم تا بتونم در موقعیت مناسب ازشون استفاده کنم.
قبل از سفر البته از صرافی هم مقداری درهم تهیه کردم تا اگه لازم شد ازشون استفاده کنم. البته میدونستم که قطعا برای سفر دهم لازم میشه، چون برای هر خریدی باید پول همون کشور رو داشته باشم. به علاوه، چون تازه کرونا فروکش کرده بودم و واکسن باب شده بود، من کارت واکسن رو هم برای خودم تهیه کردم تا مشکلی به وجود نیاد.
روز اول سفر
خلاصه بعد این همه کارها تازه میخواستم به همراه مادرم به سمت فرودگاه راه بیفتیم. چون میدونستیم باید حدود 3 ساعت زودتر خودمون رو به اونجا برسونیم، سریعتر کارهامون رو انجام دادیم تا مشکلی پیش نیاد. کار بررسی چمدونها هم انجام شد و ما به سلامت وارد هواپیما شدیم. وقتی به دبی رسیدیم، متوجه شدیم که طراحی اون با ایران خیلی فرق داره! مثلا شما برای اینکه به گیتهای خود فرودگاه برسید، باید بعد از پیاده شدن از هواپیما از مترو استفاده کنید. بهتره که همراه خود لیدر تور باشید تا استرس کمتری از این بابت داشته باشید.
اینو هم بگم که خود هتل اینترنت رایگان در اختیار شما قرار میده! اما علاوه بر اون هم داخل خود فرودگاه، سیمکارت عربی به شما خواهند داد. این سیمکارتها تا 24 ساعت فرصت استفاده از اینترنت رو به شما میدن تا بتونید ازشون استفاده کنید. اما بعد از 24 ساعت نیاز به شارژ خواهند داشت. البته خوبی این سیمکارتها این بود که زمان فعالسازیشون به خود شما بستگی داشت. یعنی من و مادرم برای روز اول یک سیمکارت رو استفاده کردیم و برای روز دوم، سیمکارت بعدی رو فعال کردیم.
ما بعد از خروج از فرودگاه، به سمت هتل راه افتادیم. باز خوبی این سفر این بود که لیدر تورمون فارسی رو به خوبی صحبت میکرد. بعد از چند دقیقه به هتل رسیدیم. معمولا اونجا اینطوریه که لیدر خودش یکسری تفریحات به همراه قیمتشون رو بهتون معرفی میکنه. بهتر توی این گونه مواقع، چیزی درمورد رزرو قبلی به لیدر نگین. ما هم چون از قبل بلیطهارو تهیه کرده بودیم، به لیدر گفتیم که لیست رو بررسی میکنیم.
ما میتونستیم برای خرید به فروشگاههای نزدیک هتل مراجعه کنیم. البته این رو هم بهتون بگم که اجناس اونجا زیادی کیفیت خوبی نداشتند. خیلی از اونا هم مرجوعی بودند و عیب و ایراد زیادی داشتند. برای همین هم توصیه من اینه که اصلا از دبی چیزی خرید نکنید یا اگر هم چیزی انتخاب میکنید، با دقت زیادی اونو بررسی کنید. البته همه فروشگاهها اینطوری نیستند! مثلا ما به پاساژ الغریر هم رفتیم و اجناس خیلی با کیفیت و تاپی هم داشت. اما خب قیمت خیلی بالایی داشت و ما نمیتونستیم پول زیادی برای اونجا خرج کنیم.
ما برای روز اول بازدید از موزه آینده توی برنامه قرار داده بودیم. خیلی جای قشنگی بود. اصلا با موزههای ایران متفاوت بود. یک موزه هفت طبقه که هر طبقه به بخش متفاوتی اختصاص داده شده بود. یک طبق از موزه به شبیهسازی فضا اختصاص داده شده بود که خیلی محشر بود! پیشنهاد میکنم حتما به این موزه سر بزنید. من که دیگه هیچ کدوم از موزههای ایران منو راضی نمیکردند. حتی یک بخش داشت که دی ان ای تمام موجودات رو بازسازی کرده بودند. اونجا واقعا آدمو حیرتزده میکرد.
بعد از موزه تصمیم داشتیم تا به دبی مال بریم. خداروشکر از خود مترو به دبی مال راه داشت. ما از فروشگاههای اونجا خریدی انجام ندادیم، اما داخل فروشگاه گردش داشتیم که خیلی جذاب بود. اگه قصد خرید دارین، اونجا رو پیشنهاد نمیکنم چون قیمتهاش واقعا کهکشانی بود!
آکواریومی که داخل دبی مال بود واقعا بزرگ بود. عمق بسیار زیادی هم داشت و ماهیهای بزرگی داخل قرار داشتند. اما تنها مشکلی که داشت این بود که تونل خیلی کوتاهی داشت. سریع تمام میشد و همین باعث میشد تا آدم نتونه خیلی اونجا بمونه. وگرنه خیلی جای جذاب و قشنگی بود. البته این آکواریوم نسبت به اون چیزی که من داخل سنگاپور دیدم، کوچکتر بود. اما خب قسمتهای دیگهای هم داشت که داخل آکواریوم سنگاپور وجود نداشت. مثلا غار پنگوئنهاش خیلی زیبا و هیجان انگیز بود. یک قسمت هم داشت که توریستها میتونستند به ماهی خیلی بزرگی غذا بدن. اون قسمتش رو من دوست داشتم و لذت بخش بود.
روز دوم سفر
این روز قرار بود برای خرید به اوتلت مال بریم. ما شنیده بودیم که این مرکز خرید، اجناس با کیفیت و ارزان قیمتی داره. واقعا هم همینطور بود و من این مرکز خرید رو به شما پیشنهاد میکنم. البته چون فاصلهاش یکم دور هست، باید یک روز کامل به اونجا اختصاص بدین. ما هم روز دوم رو کامل برای خرید داخل اوتلت مال اختصاص داده بودیم. صبح برای خرید قسمتی از اقلام مورد نظرمون اقدام کردیم و برای ناهار داخل اوتلت مال یک رستوران از قبل رزرو کرده بودیم. اینقدر برنامه دقیقی داشتیم که اگه برای کنکورم اینطور برنامهای میریختم، الان رتبه یک کنکور رو به دست آورده بودم!
البته اینو هم بگم که قیمتاش نسبت به ایران خیلی بالاتره؛ ولی خب اجناسش جزو برندهای معروف و مشهور بود. بیشتر هم به این دلیل نسبت به ایران گرونتر بود که واحد پولشون از ارزش بالاتری برخوردار بود. کلا خرید طوری هست که آدم اولش ذوق و شوق زیادی داره اما اون آخری انگار نمیتونه خودشو تحمل کنه! پاهام دیگه حتی نای وایستادن هم نداشتن! ما که یک تاکسی گرفتیم به هتل برگشتیم؛ اما هزینش واقعا زیاد بود. طوری که به پول ایران چیزی حدود 900 هزار تومن در میامد!
روز سوم سفر
این روز چون فرصت زیادی در اختیار نداشتیم، صبح رو برای سواری قایق زرد رزرو کرده بودیم. خیلی لذت بخش و جذاب بود. واقعا توصیه میکنم حتما این تفریح رو هم امتحان کنید! به مادرم گفتم که جلوی قایق نشینه، چون واقعا اونجا ضربه زیادی به قایق وارد میشه و ممکنه برای مادرم خطرناک باشه! من خودم هم جرات نکردم اون جلو بشینم. بعد از اینکه همه سوار شدن، تازه فهمیدم هیچ کس جرات نشستن روی ردیف اول رو ندازه! ولی واقعا خوش گذشت و تجربه جدیدی بود.
حدود 1.5 ساعت داخل قایق هستید و اونجا حق خوردن خوراکی ندارید. فقط میتونید از آب معدنیتون استفاده کنید! من هم واقعا گرسنه شده بودم و بعد از اون سریع خودم رو به رستوران رسوندم و ناهارم رو میل کردم. یه نکته رو هم بگم که تصور اشتباه راجب دبی نداشته باشین. ما وقتی به برج خلیفه رفتیم، از پایین خیلی جذاب و ظاهر قشنگی داشت. اما وقتی به بالای اون رسیدیم، تازه فهمیدیم خیلی از تصوراتمون راجب کشورهای خارجی اشتباهه!
قبلا شنیده بودم که دبی شهر خیلی تمیزی هست؛ اما وقتی به بالای برج رسیدم، تازه فهمیدم که آلودگی هوای شهر دبی، از تهران خودمون هم بیشتره! نمیدونم مردم اونجا چجوری دارن اونجا زندگی میکنن! ما عصر و حدودا نزدیک غروب، قرار بود خودمون رو به فرودگاه برسونیم تا سوار هواپیما بشیم و به شهرمون برگردیم. تجربه خیلی خوبی از اون سفر به دست آوردم و همین الانم که این سفرنامه رو براتون مینویسم، خیلی دلم میخواد دوباره به دبی سفر کنم!
دیدگاه ها